خیلی اوقات تصور میکنیم که با لذت غذا خوردن باعث افزایش وزن ما میشود. اما این باور تا چه اندازه درست است؟ در این یادداشت به این سوالات پاسخ میدهیم.
اگر غذا خوردن صرفاً عمل سوخترسانی به بدن باشد، زندگی چقدر کسلکننده میشود! غذا خوردن شبکهای گسترده از تجربیات بشری را ایجاد میکند؛ از گرد هم آوردن ما کنار عزیزانمان تا ارتباط با ریشههای فرهنگی. خلاصه اینکه، غذا هم جسم ما را تغذیه میکند و هم روان و عواطفمان را.
دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهد لذت بردن از غذا به بهبود سلامتی کمک میکند. بیایید چند مورد را بررسی کنیم:
لذت بردن از غذا باعث آرامش جسمی و روحی میشود
سوپ مرغ گرم وقتی مریض هستیم، خورشتی که ما را به یاد مادربزرگمان میاندازد یا دسر مورد علاقهای که فکر میکنیم هیچ وقت از خوردنش سیر نمیشویم؛ همۀ اینها راهی برای تقویت روحیه و آرامش بدن ما هستند. گاهی اوقات، در پایان یک روز چالشبرانگیز، غذا تنها چیزیست که میتواند ما را آرام کند، اما بسیاری از مردم به جای اینکه از این حس آرامش لذت ببرند، عذاب وجدان میگیرند. اگر به خودمان اجازه دهیم که با غذا ارتباط خوبی برقرار کنیم و از آن لذت ببریم، فواید زیادی نصیب جسم و روانمان میشود.
با لذت غذا خوردن، محدودیتهای رایج رژیمهای غذایی را از بین میبرد
یکی از پیامهای اجتماعی دنیای امروز این است که باید به غذاهایی که دوست داریم نه بگوییم، به خصوص اگر کالری یا چربی بالایی داشته باشند. انتخاب آگاهانۀ اینکه آنچه میخوریم لذت ببریم این ذهنیت مضر را میشکند. وقتی تصور کنیم که همۀ غذاها بدون هیچ محدودیتی مجاز هستند، از جمله خوشمزهترینها، بدن یاد میگیرد به آنچه نیاز دارد اعتماد کند. رفع این محدودیتهای ذهنی گام مهمی در روند بهبودی است و به ما کمک میکند تا آرامش، اعتماد به نفس و آزادی بیشتری در مورد غذا احساس کند.

لذت بردن از غذا ما را با میراث فرهنگی و ریشههایمان پیوند میدهد
تحقیقات نشان دادهاند که احساس تعلق یکی از نیازهای حیاتی سلامت روان است. چه مکانی زیباتر از خانواده یا میراث فرهنگی برای تجربه تعلق داشتن؟ اینجاست که لذت بردن از غذا میتواند نقش مهمی ایفا کند. فرهنگ و سنت به عنوان شکلی از ارتباط با دیگران و خودمان عمل میکند. اگر غذاهایی را که دلیل ایجاد ارتباط ما با ریشههایمان هستند، محدود یا انکار کنیم، در نهایت ما به فردی جدا از اجتماع و تنها تبدیل میشویم. با حذف غذاهای مربوط به فرهنگ و رسوممان، نه تنها آن غذا را با برچسب «بد» کنار میگذاریم، بلکه بر هویت مرتبط با آن غذا نیز برچسب «بد» میزنیم. با در آغوش گرفتن این غذاها احساس آزادی و تعلق خواهیم کرد، چیزی که باعث رشد سلامت روانمان میشود.
لذت بردن از غذا چه تفاوتی با غذا خوردن احساسی دارد؟
حالا که صحبت از آشتی با غذا و لذت بردن از غذا خوردن شد، باید یک نکته مهم را یادآوری کنیم: غذا خوردن احساسی یا پرخوری عصبی با لذت بردن از غذا فرق دارد. خوردن احساسی و با لذت غذا خوردن هم از نظر هدف و هم از نظر نتایج متفاوت هستند. در واقع تمایز اصلی میان این دو مفهوم در ارتباطی است که با غذا برقرار میکنیم. زمانی که در واکنش به احساساتمان یعنی برای مقابله با احساسات دشواری مثل استرس، خشم یا غم غذا میخوریم، هیچ ارتباطی با غذای خود برقرار نمیکنیم و در نهایت از هر چه خوردهایم احساس شرم و بیزاری داریم در مقابل، وقتی با لذت غذا میخوریم ارتباط و لذتی واقعی بین ما و غذایمان وجود دارد.
جمعبندی
لذت بردن از غذاهایی که دوست داریم، در کنار توجه به میزان کالری دریافتی و ورزش منظم، یکی از بهترین راهها برای دستیابی به یک تغذیۀ سالم و زندگی شاد است. این دو جنبه با هم تضادی ندارند، بلکه مکمل یکدیگر هستند. وقتی این دو رویکرد را با هم ترکیب میکنیم، هم از غذا خوردن لذت خواهیم برد و هم سلامتی خود را حفظ میکنیم. پس به خودتان اجازه دهید از هر لقمه لذت ببرید، در عین حال فعالیت بدنی را فراموش نکنید و به تعادل غذاییتان دقت کنید. این روش میتواند جسم و هم روحتان را در بهترین حالت ممکن حفظ کند.



